
شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
دیگر در آسمان امیدم ستاره نیست
انگار جز یتیم شدن راه چاره نیست
حالا که عازم سفری پس مرا ببر
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
معجر ز چهره باز کن امشب که بعد از این
فرصت برای دیدن روی ات دوباره نیست
جای سلام پلک به هم می زنی چرا
راهی برای حرف زدن جز اشاره نیست؟
این یادگارها که به من هدیه می دهی
در بینشان چرا اثر از گوشواره نیست؟
معلوم شد چرا ز کفنها یکی کم است
سهمی برای آن بدن پاره پاره نیست